دستورجلسۀ 30 آبان 1402

سلام و آرزوی سلامتی برای تمام اعضای محترم انجمن داستان کویر سبزوار

جلسه این هفته، سه شنبه، رأس ساعت 17، در کتابخانۀ حاج ملاهادی برگزار خواهد شد.

 

برنامۀ این هفته:

 

. 30 دقیقه معرفی کتاب های مطالعه شده

. 60 دقیقه نقد داستان «انفجار بزرگ» از هوشنگ گلشیری
. 30 دقیقه خوانش نوشته ها با سوژۀ «او آخرین نفری بود که طاهره را دید»

دستورجلسه 23 آبان 1402

سلام و آرزوی سلامتی برای تمام اعضای محترم انجمن داستان کویر سبزوار

جلسه این هفته، سه شنبه، رأس ساعت 17، در کتابخانۀ حاج ملاهادی برگزار خواهد شد.

 

برنامۀ این هفته:

 

. 30 دقیقه معرفی کتاب های مطالعه شده

. 60 دقیقه نقد داستان «گل» از هوشنگ مرادی کرمانی

. 30 دقیقه خوانش نوشته ها با این سوژۀ «او آخرین نفری بود که طاهره را دید»

دستورجلسۀ 16 آبان 1402

سلام و آرزوی سلامتی برای تمام اعضای محترم انجمن داستان کویر سبزوار

جلسه این هفته، سه شنبه، رأس ساعت 17، در کتابخانۀ حاج ملاهادی برگزار خواهد شد.

 

برنامۀ این هفته:

 

. 30 دقیقه معرفی کتاب های مطالعه شده

. 60 دقیقه نقد داستان «مرغابی‌های باغ‌ وحش سینما مولن‌روژ» از مصطفی مستور

 

. 30 دقیقه خوانش نوشته ها با این سوژه ها:

 

+ گارسون، سفارشمان را گرفت و رفت...

+ وارد مهمانی شد، توپش پر بود.

+ دیگر تمامش کردم‌...

+ چشم‌هایم را باز کردم و گفتم چی رو قبول دارم؟

+ این چیزها را قبلا فقط توی فیلم‌ها دیده بودم

+ من مادرت نیستم!

+ اون‌روز شهر، جالب شده بود.

+ او لال بود، اما می‌شنید.

+ منتظر بودم چای دم بکشه.

دستور جلسه 9 آبان 1402

سلام و آرزوی سلامتی برای تمام اعضای محترم انجمن داستان کویر سبزوار

جلسه این هفته، سه شنبه، رأس ساعت 17، در کتابخانۀ حاج ملاهادی برگزار خواهد شد.

 

برنامۀ این هفته:

 

. 30 دقیقه معرفی کتاب های مطالعه شده

. 90 دقیقه نقد دو داستان «ریحانه» و «مرده بدم زنده شدم»

دستورجلسۀ 2 آبان 1402 (به تغییر مکان توجه نمایید)

سلام و آرزوی سلامتی برای تمام اعضای محترم انجمن داستان کویر سبزوار

جلسه این هفته، سه شنبه، رأس ساعت 17، در کتابخانۀ ناوی واقع در خیابان 24 متری انقلاب، برگزار خواهد شد.

 

برنامۀ این هفته:

 

. 30 دقیقه معرفی کتاب های مطالعه شده

. 60 دقیقه نقد داستان «یک خالۀ بیچاره» از هاروکی موراکامی

. 30 خوانش نوشته ها با این سوژه ها:

 

+ گارسون، سفارشمان را گرفت و رفت...

+ وارد مهمانی شد، توپش پر بود.

+ دیگر تمامش کردم‌...

+ چشم‌هایم را باز کردم و گفتم چی رو قبول دارم؟

+ این چیزها را قبلا فقط توی فیلم‌ها دیده بودم

+ من مادرت نیستم!

+ اون‌روز شهر، جالب شده بود.

+ او لال بود، اما می‌شنید.

+ منتظر بودم چای دم بکشه.